کد مطلب:227812
شنبه 1 فروردين 1394
آمار بازدید:213
راه حل رهایی مأمون
مأمون دریافته بود كه برای رهایی از این ورطه، باید چند كار انجام بدهد:
1. فرونشاندن شورش های علویان؛
2. اعتراف گرفتن از علویان مبنی بر آن كه حكومت عباسیان قانونی است؛
3. از بین بردن محبوبیت و احترامی كه علویان در میان مردم از آن برخوردار بودند؛
4. كسب اعتماد و جلب مهر اعراب نسبت به خویش؛
5. دوام تأیید و مشروع شمرده شدن حكومت وی از طرف اهالی خراسان و تمام ایرانیان؛
6. راضی نگه داشتن عباسیان و هواخواهانشان؛
7. تقویت حس اطمینان مردم نسبت به شخص مأمون، زیرا او بر اثر كشتن برادر، شهرت و اعتماد مردم را نسبت به خود سست كرده بود؛
8. و ایجاد مصونیت برای خویشتن در برابر خطری كه او را از سوی شخصیتی گرانقدر، تهدید می كرد و می ترسید كه روزی برخورد
[ صفحه 56]
مسلحانه با او پیدا كند. آری؛ مأمون از شخصیت بانفوذ حضرت امام رضا علیه السلام بسیار بیم داشت و می خواست خود را برای همیشه از این خطر در امان نگه دارد. [1] .
بدین ترتیب، با ولایتعهدی امام و شركت ایشان در حكومت، این هدف ها تأمین می شد. با مشاركت آن حضرت كه در رأس علویان بودند، آن ها خلع سلاح می شدند و از سوی دیگر، مأمون از طرف خراسانی ها و عموم ایرانیان كه طرفدار اهل بیت بودند، مورد تأیید واقع می شد و چنین وانمود می كرد كه اگر برادر خویش را كشته، هدفش تفویض حكومت به اهل آن بوده است. از همه ی اینها گذشته، با آوردن امام رضا علیه السلام به مرو و كنترل فعالیت های ایشان، از خطر ایمن می شد. [2] .
[1] زندگي سياسي هشتمين امام، صص 128 - 127.
[2] سيره ي پيشوايان، ص 488؛ به نقل از زندگي سياسي هشتمين امام عليه السلام.